مطالعه تطبیقی دیپلماسی فرهنگی سه کشور ایالات متحده آمریکا، چین و اتریش
با تاکید بر اهداف، بازیگران اصلی و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی رسمی
مقدمه
در طول قرنها، مفهوم دیپلماسی بسته به اهداف متفاوت، زیرشاخههای مختلفی پیدا کرده است. یکی از ابعاد دیپلماسی، دیپلماسی فرهنگی است. بنابر دستهبندی پاژتینکا دیپلماسی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی، اقسام اصلی دیپلماسی هستند (Pajtinka, ۲۰۱۵). دیپلماسی فرهنگی غالباً بخشی از دیپلماسی عمومی[۱] تلقی می شود که ممکن است به دلیل توجه آنها به عامه مردم باشد. موسسه دیپلماسی فرهنگی (ICD)، دیپلماسی فرهنگی را "به عنوان مجموعه فعالیتهایی که مبتنی بر مبادله ایدهها، ارزشها، سنتها و سایر جنبههای فرهنگ یا هویت است، اعم از تقویت روابط، تقویت همکاریهای فرهنگی-اجتماعی، ارتقاء منافع ملی و فراتر از آن" تعریف میکند (Pachura, ۲۰۱۸). دیپلماسی فرهنگی را می توان توسط بخش دولتی، بخش خصوصی یا جامعه مدنی پیش برد.
دیپلماسی فرهنگی برای دستیابی به اهداف خود فرهنگ و هنر را به عنوان ابزار ارتباطی بکار میگیرد. علاوه بر این، فعالیتها اغلب با نیازها و اقتضائات خاص جامعه هدف مطابقت دارند. بازیگران مختلفی در زمینه دیپلماسی فرهنگی وجود دارند، اما فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی اغلب توسط هیئتهای دیپلماتیک یا موسسات فرهنگی انجام میشوند. به موجب آن موسسات فرهنگی میتوانند دارای وضعیت دیپلماتیک یا غیردیپلماتیک باشند (Pajtinka, ۲۰۱۵). با این وجود، هر فردی که فرهنگ خود را به نمایندگان جامعهای دیگر ارائه میدهد، میتواند بازیگر غیرمستقیم دیپلماسی فرهنگی تلقی شود، حتی بدون اینکه از انجام این کار آگاه باشد (Čiefová, ۲۰۱۸).
در این مقاله بر مبنای مفاهیم بیان شده تلاش شده است، فعالیتها، اهداف و بازیگران اصلی دیپلماسی فرهنگی رسمی سه کشور اتریش، چین و ایالات متحده از منظر تطبیقی مورد بررسی قرار گیرد. در انتخاب کشورها چند معیار اساسی مد نظر بوده است. به نظر میرسد مقایسه دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده آمریکا و چین به عنوان دوکشور قدرتمند و پرجمعیت که توجه ویژهای به تقویت قدرت نرم خود در سطح کلان دارند، قابل توجه است. در عین حال تلاش شده است دیپلماسی فرهنگی اتریش به عنوان یک نمونه اروپایی نیز مد نظر قرار گیرد. همچنین بررسی دیپلماسی فرهنگی اتریش به عنوان تنها کشور اروپای غربی که در تهران فعالیت فرهنگی رسمی و مستقل دارد، میتواند برای مطالعات بعدی الهام بخش باشد. در مقایسه بین سه کشور، اتریش در زمره کشورهای کوچک قرار دارد و چین و ایالات متحده در دسته کشورهای بزرگ هستند. قاعدتا الزامات دیپلماسی فرهنگی کشور کوچک با کشورهای بزرگ متمایز است لذا قابل پیشبینی است که در برخی موارد همچون تعداد موسسات فرهنگی در خارج از کشور بین گزینهها تفاوتهایی وجود داشته باشد.
در ادامه دیپلماسی فرهنگی رسمی سه کشور ایالات متحده، چین و اتریش از منظر اهداف، بازیگران و ابزارها، مورد مطالعه و ارزیابی قرار میگیرد.
دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده آمریکا
ایالات متحدة امریکا از جمله کشـورهای بـه شـدت فعـال در حوزة دیپلماسی فرهنگی است. تلاشهای دولتمردان امریکایی در ایـن بخـش ریشـه در عقیـده بـه متمایزانگـاری امریکـایی دارد. متمایزانگاری امریکـایی بـه ایـن نکتـه اشاره دارد که برتری اخلاقی، خاستگاههای منحصربه فـرد انقلابـی و دموکراتیـک، سـازمان اجتماعی، میراث فرهنگی و مذهبی و ارزشهـای امریکـا سیاسـتهـای آن را مشـروعیت میبخشند. از اینرو امریکا بهمانند مدینة فاضله، در قبال دیگر کشورها و قدرتهای جهان، در موقعیت اخلاقی بالاتری قرار داده شده و بنابراین خود را موظف بـه گسـتراندن سـبک امریکایی اندیشه و افکار و ارزشهای دموکراتیک و نظام سیاسی در بـاقی جهـان مـیدانـد. قدرت نرم ایالات متحدة امریکا، که دیپلماسی فرهنگی بخشی از آن را تشکیل مـیدهـد، عبـارت اسـت از توانـایی ایـن کشـور بـرای جـذب دیگـران بـا مشروعیتبخشی به سیاستهای ایالات متحده و ارزشهایی کـه اسـاس ایـن سیاسـتهـا هستند. بر این اساس، قدرت نرم تنها به علت مقبولیت گذرا اهمیـت نـدارد، بلکـه ابـزاری برای رسیدن به نتایجی است که امریکا خواستار آن است. از همین رو، بهمثابة ابزار اقنـاعی دولت برای تحققبخشیدن به منافع فراملی ایالات متحده دیده میشود (ایزدی، ۱۳۹۱).
دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده آمریکا و بطور کلی مقوله فرهنگ در این کشور، عمدتا بر پشتیبانی بخش خصوصی و مداخله حداقلی دولت ابتنا دارد. اهمیت بخش خصوصی در دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده، بویژه در جایگاه قدرتمند صنعت فیلم هالیوود در سطح جهان، صنایع تجاری و صنایع خلاق این کشور قابل مشاهده است. مشخصه دیگر دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده را میتوان تعریف افقهای کوتاه مدت در دیپلماسی فرهنگی و اولویتبخشی به موضوعات و فعالیتها بر اساس اولویتهای روز سیاست خارجی این کشور عنوان کرد (Goda & Čiefova, ۲۰۱۹).
در عالم روابط بینالملل، ایالات متحده آمریکا در رده کشورهای بزرگ دستهبندی میشود که ویژگی ذاتی آن سیاست خارجی فعالتر نسبت به کشورهای رده متوسط و کوچک است. درولاکووا توسعه اقتصادی ایالات متحده را از عوامل اثرگذار در فعالتر کردن دیپلماسی فرهنگی این کشور قلمداد میکند. همچنین شدت فعالیت سیاست خارجی یک کشور متاثر از هویت و ارزشهای ملی است که یک ملت را در این زمینه پیشگام قرار میدهد. ارزشهایی چون میهن پرستی، اعتقاد به سختکوشی و موفقیت، به اتخاذ رویکرد فعال در سیاست خارجی ایالات متحده کمک میکند (Goda & Čiefova, ۲۰۱۹).
تاکید دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده بر آموزش و ارائه اطلاعات به دیگر جوامع در خصوص این کشور است. مشخصه دیپلماسی عمومی آمریکا تلاش برای از بین بردن برداشتهای منفی و کلیشهای در مورد شهروندان آمریکایی، نگرشها و اعتقادات آنها، با در نظر گرفتن منافع و علایق جوامع خارجی است (Nakamura and weed, ۲۰۰۹).
در این پژوهش، از میان بازیگران دیپلماسی عمومی ایالات متحده، نهادهایی مانند دفتر امور آموزشی و فرهنگی (ECA) و دفتر برنامههای بینالمللی و اطلاعاتی (IIP) را در نظر میگیریم. دفتر امور آموزشی و فرهنگی (ECA)، هدف خود را افزایش درک متقابل بین شهروندان آمریکایی و غیرآمریکایی از طریق مبادلات دانشگاهی، ورزشی، حرفهای و فرهنگی به منظور توسعه روابط صلحآمیز قرار داده است. دفتر برنامههای بینالمللی و اطلاعاتی (IIP) اطلاعاتی را در مورد سیاست خارجی ایالات متحده و موضوعات مرتبط با آن از طریق فیلمها، منشورات چاپی و کتابهای صوتی ارائه میدهد که جامعه مخاطب آن سالانه به یک میلیارد نفر میرسد (USACOPD, ۲۰۱۸). دفتر برنامههای بینالمللی و اطلاعاتی به عنوان یک بازیگر دیپلماسی عمومی در خارج، هم در فضای حقیقی و هم در فضای مجازی فعال است. این دفتر متشکل از ۵۴۷ فضای فرهنگی از جمله مراکز آمریکایی[۲] و گوشههای آمریکایی[۳] در سطح جهان است و همچنین محتوای مورد نیاز سفارتخانهها و کنسولگریهای آمریکا در سطح جهان را تامین و مدیریت میکند (USACOPD, ۲۰۱۸).
سایر بازیگران؛ سازمانهای غیردولتی، رسانههای مستقل، اتاقهای فکر، فضاهای آمریکایی (مراکز آمریکایی و گوشههای آمریکایی) و آخرین مورد سفارتخانهها هستند. فضاهای آمریکایی به عنوان مکانی برای یادگیری فرهنگ آمریکایی و ارزشهای جامعه آمریکا، از ابزارهایی مانند آموزش زبان انگلیسی، برگزاری نشست با کارشناسان و سخنرانان یا برپایی نمایشگاهها استفاده میکنند (USACOPD, ۲۰۱۸).
اشکال مختلفی از فضاهای آمریکایی به عنوان بخشی از دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده وجود دارد. شناخته شدهترین آنها مراکز آمریکایی هستند که به عنوان موسسات فرهنگی، دارای کتابخانه بوده و بر فراهمآوردن کتاب، فیلم و برپایی نشستها و سایر رویدادهای فرهنگی تمرکز دارند. جمعا ۱۰۵ مرکز آمریکایی در سراسر جهان فعال هستند (USACOPD, ۲۰۱۸). اگرچه مراکز آمریکایی بصورت مستقل فعالیت میکنند، اما ریاست آنها بر عهده یک دیپلمات آمریکایی که منصب وابسته فرهنگی را نیز بر عهده دارد، است (U.S DEPARTMENT OF STATE, ۲۰۱۹) . این موضوع امکان یک نظارت کلی از سوی سفارتخانه بر آنچه در مراکز آمریکایی میگذرد را میدهد. مراکز آمریکایی با سفارتخانههای آمریکا نیز همکاری میکنند. برای مثال، این مراکز فضای خود را برای برپایی رویدادهای عمومی مد نظر سفارت در اختیار ایشان قرار میدهند. مراکز آمریکایی به جهت ماموریت خود برای ارتباط با عموم مردم، نباید در مجاورت سفارت یا کنسولگری باشند. حیطه فعالیت مراکز آمریکایی شامل ارائه اطلاعات، برگزاری نشستها، نمایشگاهها و یا سازماندهی سایر رویدادهای فرهنگی با همکاری کارشناسان محلی یا مراکز تحقیقاتی و سایر سازمان های غیرانتفاعی کشور هدف است (Fialho, ۲۰۱۳).
گوشههای آمریکایی تمرکز خود را بر روی جوانان و فراهم آوردن امکان دسترسی ایشان به منابع ادبی و اینترنتی قرار میدهند. ایجاد دسترسی به منشورات با کیفیت و معتبر یکی از اهداف اصلی گوشههای آمریکایی است. گوشههای آمریکایی عموما در دانشگاهها، دانشکدههای زبان و کتابخانههای خارج از پایتخت کشور هدف واقع شدهاند. تاسیس گوشه آمریکایی منوط به امضای موافقتنامه بین بخش دیپلماسی عمومی یا امور فرهنگی سفارت با موسسه میزبان آن گوشه است. هم اکنون ۴۴۲ گوشه آمریکایی در سراسر جهان مشغول فعالیت است (USACOPD, ۲۰۱۸). اولین فضای فیزیکی به منظور تعامل متقابل و یادگیری در مورد فرهنگهای مختلف و ارزشهای ایشان در سال ۱۹۲۷ در آرژانتین تاسیس شد (Fialho, ۲۰۱۳). امروزه، فضاهای فرهنگی ایالات متحده شامل ۵۰۰ شعبه در ۱۶۹ کشور جهان میشود (USACOPD, ۲۰۱۸). وجود یا عدم وجود مراکز و گوشههای آمریکایی در یک کشور به اهداف و راهبردهای دیپلماسی عمومی ایالات متحده در آن کشور خاص، توانمندی سفارتخانه مستقر در محل و جایگاه ایالات متحده در روابط خارجی آن کشور بستگی دارد. در کشورهایی که ایالات متحده یک شریک مهم تجاری است، معمولا مراکز آمریکایی در کنار گوشههای آمریکایی در خارج از پایتخت فعال هستند (Fialho, ۲۰۱۳).
یکی دیگر از ابزارهای اصلی دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده ارائه فرصت اقامت آموزشی یا حرفهای برای مدت زمان مختلف در ایالات متحده است. هدف از اقامت، آشنایی با سبک زندگی آمریکایی، فرهنگ و زندگی روزمره آمریکایی و ایجاد محیطی برای درک متقابل است. نتیجه این تلاش، ایجاد روابط طولانی مدت، همکاری و درک تفاوتها است. آموزش زبان و در دسترس بودن آن برای عموم افراد خارجی برای بسیاری از کشورها ابزار مهمی برای دیپلماسی عمومی است. با این حال، استفاده مستقیم از این ابزار در دیپلماسی عمومی ایالات متحده از اهمیت بالایی برخوردار نیست. در مقایسه با سایر کشورها، که ابزار آنها آموزش زبان مادری در کشورهای میزبان است، ایالات متحده در این زمینه کمتر فعال است. در حالی که دسترسی به آموزش زبان انگلیسی توسط متخصصان آمریکایی رو به افزایش است، تقاضا برای آن بسیار بیشتر است (Goda & Čiefova, ۲۰۱۹).
دیپلماسی فرهنگی چین
واضح است که چین به عنوان پرجمعیتترین کشور دنیا و یکی از وسیعترین کشورها و قدرتمندترین اقتصادهای جهان، بصورت راهبردی به معرفی خود به دنیای بیرون محتاج است. همانگونه که اسلوبودانیکووا اشاره میکند، موفقیت اقتصادی یک کشور را میتوان به فرهنگ کار و زبان آن کشور نسبت داد، آنچه او "عوامل ژئو کالچر" مینامد (Slobodníková, ۲۰۱۴). سیاست خارجی امروز چین، متاثر از اصول کنفسیوسی است که دیپلماسی چندجانبهگرایانه یکی از ستونهای آن است.
دیپلماسی فرهنگی چین چند دوره تاریخی را پشت سر گذاشته است. دوره اول را می توان دوره رویکرد ایدئولوژیک محور با تبلیغ ارزشهای کمونیستی عنوان کرد. این دوره با پیروزی انقلابیون کمونیست در سال ۱۹۴۹ میلادی، آغاز شد. به اعتقاد انقلابیون، فرهنگ سنتی و کنفوسیوسی از عوامل عقب ماندگی و توسعه نیافتگی کشور چین بود. لذا از سال ۱۹۵۰ میلادی، سیاستهای فرهنگی با رویکرد ایدئولوژی کمونیستی اعمال گردید. در این دوره که به مدت سی سال طول کشید، سیاست فرهنگی بر مبنای مبارزه با فرهنگ سنتی، کنفوسیوسی و فئودالی بود و عمده فعالیتهای فرهنگی در خارج از کشور در کشورهای بلوک شرق که همگرایی ایدئولوژیکی داشتند، صورت میگرفت و این سیاست فرهنگی تا سال ۱۹۷۸ ادامه داشت (خانی و پرویز، ۱۳۹۹).
دوره دوم که با مرگ مائو آغاز شد را میتوان دوره فرهنگ و سیاستهای فرهنگی در خدمت اقتصاد نام نهاد. در این دوره شرایط کلی و عمومی جامعه از رویکرد تقابلی با جهان به سوی تعامل با غرب گرایش پیدا کرد و سیاستهای فرهنگی متاثر از شرایط کلی جامعه تغییر کرد لذا رویکرد تقابل با فرهنگ سنتی چین و ایدئولوژی محوری به رویکرد توسعه روابط فرهنگی با جهان تغییر یافت. در مجموع سیاست کلی چین در این دوره با اتخاذ سیاستهای درهای باز اقتصادی، توسعه اقتصادی بود و دیپلماسی فرهنگی این کشور نیز در خدمت اقتصاد بود. در این دوره با نگاه ابزارگرایانه و به صورت نرم، فرهنگ و ارزشهای سنتی چینی جایگزین ارزشهای کمونیستی در فعالیتهای فرهنگی خارجی چین گردید. پس از این دوره بود که فعالیت های فرهنگی موسسات کنفوسیوس در سطح جهان شروع شد (همان).
در دوره سوم به اقتضای رشد سیاسی و اقتصادی چین، فرهنگ ابزاری برای گسترش قدرت نرم چین در جهان تعریف شد. مبنای این استراتژی جدید، تقدم فعالیتهای فرهنگی بر فعالیتهای اقتصادی است و از اهداف اصلی آن میتوان؛ تعمیق همگرایی، افزایش تعاملات، ارائه الگوی جدید چینی از جهانیسازی و تثبیت الگوی چینی، بینالمللی کردن یوان و جهانی کردن برندهای چینی همراه با فرهنگ چینی نام برد (همان).
پژوهش آندریاس نشان میدهد که قدرت نرم چین و قدرت سخت اقتصادی آن پیوستگی بسیار وثیقی دارند. وی ادعا میکند که بهبود تصویر چین میتواند بر کسب منافع اقتصادی این کشور تاثیر مثبت بگذارد زیرا عدم آشنایی با جنبههای فرهنگی یک کشور میتواند موانعی را در مسیر توسعه تجارت ایجاد کند (ONDRIAŠ, ۲۰۱۸).
دیپلماسی فرهنگی چین توسط چند بازیگر یعنی وزارت فرهنگ، وزارت آموزش و پرورش و حزب کمونیست هماهنگ و اجرا میشود (Lihua, ۲۰۱۵). نهاد رسمی معرفی کننده زبان، فرهنگ و ارزشهای چینی در خارج از کشور موسسه کنفوسیوس است. فعالیت موسسه کنفوسیوس را میتوان نوعی دیپلماسی فرهنگی قلمداد کرد که توسط دولت حمایت میشود و توسط دانشگاهها اداره میشود. استار ادعا میکند که دلیل ایجاد چنین موجودیتی (موسسه کنفسیوس) ریشه در غرور ملی چینیان دارد، به این معنی که مردم این کشور میخواهند سهم چین در فرهنگ جهانی بهتر شناسانده شود (Starr, ۲۰۰۹).
موسسه کنفوسیوس یک سازمان عمومی غیرانتفاعی وابسته به وزارت آموزش و پرورش چین است (Dig Mandarin, ۲۰۱۹). هدف این موسسه نه تنها تقویت آموزش زبان و فرهنگ چینی در سراسر جهان است، بلکه به عنوان بستری برای تبادلات فرهنگی و گسترش همکاری و دوستی بین چین و سایر کشورها نیز فعالیت میکند. در کنار شعب موسسه، کلاسهای کنفوسیوس نیز فعال هستند. هم دفاتر موسسه و هم کلاسهای درس، تمایل دارند خود را تا حد امکان با نیازهای محل مورد نظر تطبیق دهند. همانطور که در وبسایت موسسه نیز ذکر شده است، تجربیات موسسات اسپانیایی، انگلیسی، آلمانی و فرانسوی به عنوان الگویی برای این فعالیتها بکار گرفته شدهاند. وظایف موسسه کنفوسیوس را می توان به شرح زیر خلاصه کرد: ارائه برنامههایی برای آموزش زبان چینی، برنامههای دانشافزایی برای معلمان زبان چینی، سازماندهی آزمونها و ارائه مدارک زبان، اطلاعرسانی در مورد فرهنگ، اقتصاد و آموزش در چین و توسعه رشتههای مطالعاتی دانشگاهی در مورد چین (HANBAN, ۲۰۱۴).
توزیع جهانی موسسات فرهنگی چین بدین گونه است: ۱۲۶ موسسه در آسیا، ۵۹ موسسه در آفریقا، ۱۵۰ موسسه در آمریکا، ۱۸۴ مورد در اروپا و ۲۰ موسسه نیز در اقیانوسیه، در نتیجه ۵۳۹ شعبه موسسه کنفسیوس در سراسر جهان مشغول به فعالیت هستند. تنها در ایالات متحده، بیش از ۱۰۰ شعبه موسسه کنفسیوس و کلاسهای درس وجود دارد (HANBAN, ۲۰۱۴). معمولا کتابخانهای هم در کنار شعب این موسسه ایجاد میشود. البته فعالیت این موسسه معمولا زیر ذرهبین دولتها است و اغلب مورد انتقاد قرار میگیرد (خصوصا در ایالات متحده). نکته قابل توجه آن است که گسترش شعبات موسسه کنفسیوس بسیار سریع است و قطعا تاکنون شعبات بیشتری به آمار بالا اضافه شده است. براساس قانون اساسی و آئیننامههای موسسه کنفسیوس، «هر نهاد و شرکتی در خارج از چین امکان تسهیل برگزاری کلاسهای زبان چینی و انجام تبادلات فرهنگی-آموزشی را در صورت رعایت الزامات کاربردی مصرح در قانون اساسی و آئیننامههای موسسه کنفسیوس دارد و میتواند برای دریافت مجوز تاسیس شعبه موسسه کنفسیوس به شعب اصلی موسسه مراجعه کند» (HANBAN, ۲۰۱۴). این قانون احتمالا موجب گسترش شعب موسسه کنفسیوس خواهد شد زیرا امروزه داشتن دانش زبان چینی در حال تبدیل شدن به یک دارایی ارزشمند برای هر فرد است.
در کنار موسسه کنفسیوس، مراکز فرهنگی چین نیز از سوی دولت این کشور در سراسر جهان مشغول به فعالیت هستند. کارکرد و اهداف این مراکز عبارتند از برگزاری رویدادهای نمایشی، جشنوارهها، نمایشگاهها، آموزش و تمرین زبان، فرهنگ و حتی ورزشهای چینی و در دسترس قرار دادن اطلاعات در مورد چین (CCC, ۲۰۱۵). مراکز فرهنگی چین در سراسر جهان مشغول به فعالیت هستند اما اکثر آنها در کشورهای آسیایی و اروپا مستقرند. هماکنون ۳۴ شعبه از مراکز فرهنگی چین در قاره اروپا فعال است (Goda & Čiefova, ۲۰۱۹).
چین عضو اصلی یا ناظر بسیاری از سازمانهای بینالمللی است اما اکثر آنها ماهیت اقتصادی دارند، از این رو ارزیابی سیاست چندجانبه فرهنگی چین دشوار است. به نظر میرسد، دیپلماسی فرهنگی چین به فراخور موضوعات و زمینهها در قالب نهادهای بینالمللی انجام میشود.
به عقیده مریچکووا، ما احتمالا شاهد تمایل بیشتر به همکاری بین کشورهای اروپایی و ایالات متحده در زمینه دیپلماسی عمومی خواهیم بود (این امر میتواند در مورد دیپلماسی فرهنگی نیز صدق کند). دلیل آن این است که چین به شدت در حال کار بر روی قدرت نرم خود است و بنابراین نفوذ خود را افزایش خواهد داد، لذا کشورها ممکن است سعی کنند در برابر آن موازنه کنند (Meričková, ۲۰۱۳).
دیپلماسی فرهنگی اتریش
اتریش بواسطه محصولات فرهنگی خود در سراسر جهان شناخته شده است. موسیقی و آهنگسازان کلاسیک، ادبیات و معماری تنها چند نمونه از جذابیتهای فرهنگی اتریش هستند که مردمان سایر نقط جهان را به خود جذب کرده است. بخش جدایی ناپذیر فرهنگ اتریش، زبان ایشان است.
مولفه بارز سیاست خارجی اتریش، سیاست بیطرفی این کشور است که در کنار پتانسیل عظیم دیپلماسی فرهنگی این کشور به پشتوانه تاریخ غنی آن، دو بال سیاست خارجی این کشور را تشکیل میدهند. پژوهش ماورر، ادعا میکند که دیپلماسی اتریش به دنبال سازگاری با سیاستهای اروپایی و جهانی است و رویکرد تحولگرایانهای ندارد (MAURER, ۲۰۱۶). سیستم نهادی دیپلماسی فرهنگی اتریش نسبتاً توسعه یافته است. سیاست خارجی فرهنگی این کشور به عهده وزارت فدرال اروپا، همگرایی و امور خارجه است. اولویت دیپلماسی فرهنگی اتریش به لحاظ جغرافیایی، کشورهای همسایه و غرب بالکان تعریف شده است. اهداف اصلی دیپلماسی فرهنگی اتریش عبارتند از:
۱. معرفی اتریش در عرصه بینالملل بعنوان یک ملت خلاق و نوآور که دارای تنوع تاریخی و غنای فرهنگی و توان علمی است.
۲. مشارکت فعالانه در فرآیند توسعه همگرایی در اروپا (وحدت در عین تنوع)
۳. ایجاد یک مشارکت پایدار برای برقراری اعتماد و تضمین صلح در سطح بینالمللی با برقراری گفتگوهای بین فرهنگی و بین ادیانی
بازیگران اصلی دیپلماسی فرهنگی اتریش شامل انجمنهای فرهنگی، کتابخانهها، موسسات اتریش، دفاتر همکاری، سفارتخانهها، کنسولگریها و کنسولگریهای افتخاری میشود.
در حال حاضر ۳۰ شعبه انجمن فرهنگی اتریش در ۲۸ کشور جهان فعال است که بر اساس اقتضائات کشور محل ماموریت فعالیت میکنند. براساس پراکندگی جغرافیایی، بیشتر شعب انجمن فرهنگی اتریش در اروپا مستقر هستند. همچنین ۵ شعبه در آسیا از جمله تهران، ۴ شعبه در آمریکای مرکزی و شمالی و یک شعبه هم در قاهره از قاره آفریقا مستقر است. هدف انجمنها، ایجاد و پایدار ساختن پلهای فرهنگی در سراسر جهان است (BMEIA, ۲۰۱۹a).
از حیث اجرایی و مکانی، اکثر انجمنهای فرهنگی به سفارت خانه مربوطه و یا کنسولگری مستقر در محل وابسته هستند. استثنائات این موضوع، انجمنهای مستقر در لندن، نیویورک، پاریس، پراگ، رم، تهران، ورشو و زاگرب هستند که در مکانهای مستقلی قرار دارند. در عین حال، همه سفارتخانهها یا کنسولگریهایی که بخش فرهنگی وابسته ندارند، سالانه بودجه فرهنگی برای آنها در نظر گرفته میشود. کنسولگریهای افتخاری نیز میتوانند بصورت مستقل و یا با همکاری انجمنهای فرهنگی، برنامههای فرهنگی را تدارک ببینند.
به جز انجمنهای فرهنگی، شبکهای از کتابخانههای اتریش نیز در کشورهای مختلف تاسیس شده است. کتابخانههای اتریش از طریق ارائه کتاب و برگزاری رویدادهای فرهنگی، به دنبال ارائه اطلاعات در مورد علم و فرهنگ در اتریش هستند. درحال حاضر، ۶۵ کتابخانه اتریشی در ۲۸ کشور فعال است. این کتابخانهها در همکاری با موسسات فرهنگی کشور میزبان (عموما دانشگاهها و کتابخانهها) فعالیت میکنند. تمامی کتابخانههای اتریش در مرکز و شرق اروپا، قفقاز و بالکان واقع شدهاند و شعبهای از آنها در چین یا ایالات متحده وجود ندارد (BMEIA, ۲۰۱۹b).
بازیگر اثرگذار بعدی در دیپلماسی فرهنگی اتریش، شبکه "موسسات اتریش" است که با هدف آموزش زبان آلمانی در خارج از کشور تاسیس شدهاند. همه ده شعبه این موسسه در اروپا واقع شده است. بودجه این موسسات معمولا از درآمدهای خودشان تامین میشود. همچنین؛ هفت مدرسه اتریشی هم در کشورهای غیر آلمانی زبان فعال است که علاوه بر چند کشور اروپایی در کشورهای مکزیک و گواتمالا نیز شعبه دارد. در عین حال اتریش بصورت غیرمستقیم از فعالیتهای موسسات وابسته به کشور آلمان همچون موسسه گوته و نهادهای مشابه، که مسئولیت گسترش زبان آلمانی در جهان را دارند، منتفع میشود (BMEIA, ۲۰۱۹c).
در مقوله دیپلماسی فرهنگی، اتریش با چندین نهاد بینالمللی همچون CCE (موسسه فرهنگی اروپای مرکزی) که شش کشور اروپای مرکزی اعضای آن هستند، همکاری دارد. فعالیتهای CCE اکنون بر کشورهای غیراروپایی متمرکز است. عضویت اتریش در اتحادیه اروپایی و حضور فعال در نهادهای فرهنگی همچون، یونسکو و یونیک (موسسات ملی فرهنگی اتحادیه اروپایی) ابزارهای دیگر دیپلماسی فرهنگی اتریش در سطح جهان هستند (BMEIA, ۲۰۱۹d).
بر اساس آمارهای وزارت امور خارجه اتریش، این کشور در سال ۲۰۱۹ در راستای معرفی هنر، فرهنگ و دستاوردهای علمی اتریش در جهان خارج، تعداد ۶۵۰۰ رویداد فرهنگی و علمی را در همکاری با حدود ۹۱۰۰ هنرمند و دانشمند در بیش از ۲۳۰۰ محل در خارج از اتریش برگزار نموده و یا مورد حمایت قرار داده است. برگزاری حدود ۷۵ عنوان برنامه در ۹ شهر ایران در طی یکسال-به جز فعالیتهای آموزش زبان آلمانی- آماری تامل برانگیز میباشد (رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در اتریش به نقل از سالنامه سیاست فرهنگی بینالمللی اتریش، ۱۴۰۰)
بحث و نتیجهگیری
مباحث ارائه شده شباهتها و تفاوتهای متعددی بین دیپلماسی فرهنگی کشورهای بررسی شده را نمایان کرد. درخصوص بازیگران دیپلماسی فرهنگی، این نکته باید یادآور شود که این پژوهش تنها بر بازیگران اصلی تمرکز داشت و از ذکر نام بازیگران کوچکتر پرهیز شد.
پیش از هرچیز، تفاوت فاحشی بین تعداد موسسات فرهنگی رسمی و همچنین قدرت و اثرگذاری آنها وجود دارد. در میان سه کشور بررسی شده، اتریش از لحاظ وسعت و جمعیت در زمره کشورهای کوچک دستهبندی میشود درحالی که چین و ایالات متحده از بزرگترین و پرجمعیتترین کشورها هستند. لذا برای بررسی دقیقتر، در این مقاله به مقایسه صرف تعداد مراکز فرهنگی هر کشور در خارج اکتفا نشده و در مقایسهای دیگر، سرانه تعداد مراکز فرهنگی در خارج از کشور به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت آن کشور نیز ارائه شده تا بدین نحو میزان اهمیت دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی آن کشور مورد سنجش و مقایسه قرار گیرد. این نکته مجددا مورد اشاره قرار میگیرد که آماری که در ادامه بیان میشود صرفا مختص به موسسات فرهنگی رسمی است. طبق آمار کلی ارائه شده در بالا، چین بیشترین تعداد موسسات فرهنگی را دارد، پس از آن ایالات متحده و نهایتا کشور اتریش. هرچند، محاسبه تعداد موسسات به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت، ردهبندی را متفاوت میکند؛ در این حالت، اتریش رتبه اول، پس از آن چین و در انتها ایالات متحده قرار میگیرد.
در هر سه کشور، حداقل بخشی از دیپلماسی فرهنگی توسط یک وزارتخانه یا نهاد وابسته به دولت تنظیم میشود. تفاوت مشخص دیگر در زمینه سیاست فرهنگی یکجانبه یا چندجانبه است. اتریش، دیپلماسی فرهنگی را از کانال سازمانهای بینالمللی همچون اتحادیه اروپایی یا موسسه فرهنگی اروپای مرکزی دنبال میکند. که البته این موضوع میتواند به اقتضائات کوچک بودن این کشور و همچنین ارتباطات تاریخی آن بازگردد. چین عضوی از یونسکو است و دیپلماسی فرهنگی خود را به فراخور موضوعات و زمینهها در قالب نهادهای بینالمللی پیش میبرد. اما ایالات متحده عموما دیپلماسی فرهنگی خود را راسا و بدون مشارکت در نهادهای بینالمللی پیش میبرد.
بازیگر اصلی دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده بخش خصوصی این کشور و در چین و اتریش، موسسات فرهنگی رسمی و دولتی این کشورها هستند. هدف دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده تقویت منافع کلان قدرت نرم این کشور، در مورد چین، تقویت قدرت نرم با نگاه ویژه به منافع اقتصادی از این رهگذر و در خصوص اتریش، برندسازی این کشور و ارائه تصویر مثبت بینالمللی است.
ایالات متحده |
چین |
اتریش |
|
هدف اصلی دیپلماسی فرهنگی |
تقویت منافع کلان قدرت نرم |
تقویت قدرت نرم با نگاه ویژه به منافع اقتصادی |
برندسازی و ارائه تصویر مثبت بینالمللی |
نام رسمی موسسه فرهنگی |
مرکز آمریکایی |
موسسه کنفسیوس |
انجمن فرهنگی اتریش |
تعداد موسسات فرهنگی |
۱۰۵ |
۵۳۹ |
۳۰ |
تعداد کشورهای میزبان موسسه فرهنگی |
نامشخص |
۱۰۹ |
۲۸ |
وضعیت موسسه فرهنگی |
دیپلماتیک |
نیمه دیپلماتیک |
دیپلماتیک |
نام بازیگر درجه دوم |
گوشه آمریکایی |
کلاسهای کنفسیوس |
موسسه اتریش |
تعداد بازیگر درجه دوم |
۴۲۲ |
بیش از ۱۰۰۰ |
۱۰ |
تعداد کشورهای میزبان بازیگر درجه دوم |
بیش از ۱۶۹ |
نامشخص |
۹ |
نام بازیگر درجه سوم |
نامشخص |
مرکز فرهنگی چین |
کتابخانههای اتریش |
تعداد بازیگر درجه سوم |
نامشخص |
۳۴ |
۶۵ |
تعداد کشورهای میزبان بازیگر درجه سوم |
نامشخص |
۳۴ |
۲۸ |
نهاد متولی دیپلماسی فرهنگی |
دفتر امور آموزشی و فرهنگی (ECA) و دفتر برنامههای بینالمللی و اطلاعاتی (IIP) |
وزارت آموزش و پروزش، وزارت فرهنگ، حزب کمونیست |
وزارت فدرال اروپا، همگرایی و امور خارجه |
جمعیت کشور (میلیون نفر) |
۳۲۹.۶۶ |
۱۴۳۳.۶۷ |
۸.۸۱ |
تعداد موسسات فرهنگی در خارج به ازای هر ۱ میلیون نفر جمعیت |
۰.۳۲ |
۰.۳۸ |
۳.۴۱ |
چندجانبه گرایی در سیاست فرهنگی |
خیر |
تاحدودی |
بله |
عضویت در نهادهای چندجانبه گرای سیاست فرهنگی |
نامشخص |
UNESCO |
CCE، اتحادیه اروپایی، شورای اروپا، EUNIC، UNESCO |
جدول۱. مقایسه دیپلماسی فرهنگی سه کشور ایالات متحده آمریکا، چین و اتریش
منابع:
ایزدی، فواد (۱۳۹۱). دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال ایران، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
خانی، عادل و پرویز، ابراهیم. (۱۳۹۹)، دیپلماسی نوین فرهنگی چین، مجله دیپلماسی ایرانی، شماره ۱۰.
رایزنی فرهنگی سفارت ج.ا.ایران در اتریش به نقل از سالنامه سیاست فرهنگی بینالمللی اتریش-۲۰۱۹ (۱۴۰۰)، گزارش فعالیتهای فرهنگی اتریش در خارج از کشور طی سال ۲۰۱۹.
CHINA CULTURAL CENTER (CCC). (n.d.). About China Cultural Center. Retrieved July ۴, ۲۰۲۱, from : http://en.cccweb.org/۲۰۱۵-۰۲/۰۲/content_۵۹۷۹۲۴.htm
Čiefová, M. (۲۰۱۸). Selected issues of cultural diplomacy. Almanach , ۱۳, ۴-۱۳.
CONFUCIUS INSTITUTE HEADQUARTERS (HANBAN). (۲۰۱۴). About Confucius Institute/Classroom. Retrieved July ۱۰, ۲۰۲۱, from http://english.hanban.org/node_۱۰۹۷۱.html
DIG MANDARIN. (۲۰۱۹). Confucius Institutes Around the World – ۲۰۱۹. Retrieved July ۱۲, ۲۰۲۱, from : https://www.digmandarin.com/confucius-institutes-around-the-world.html
FEDERAL MINISTRY FOR EUROPE, INTEGRATION AND FOREIGN AFFAIRS (BMEIA) . (۲۰۱۹c). Bildung und Sprache. Retrieved July ۲, ۲۰۲۱, from : https://www.bmeia.gv.at/europa-aussenpolitik/auslandskultur/bildung-und-sprache/#c۶۷۹۹۶۳
FEDERAL MINISTRY FOR EUROPE, INTEGRATION AND FOREIGN AFFAIRS (BMEIA). (۲۰۱۹a). Kulturforen. Retrieved July ۲, ۲۰۲۱, from https://www.bmeia.gv.at/europa-aussenpolitik/auslandskultur/kulturforen/
FEDERAL MINISTRY FOR EUROPE, INTEGRATION AND FOREIGN AFFAIRS (BMEIA). (۲۰۱۹d). Kulturforen. Retrieved July ۲, ۲۰۲۱, from https://www.bmeia.gv.at/europa-aussenpolitik/auslandskultur/kulturforen/
FEDERAL MINISTRY FOR EUROPE, INTEGRATION AND FOREIGN AFFAIRS (BMEIA). (۲۰۱۹b). Österreich-Bibliotheken. Retrieved July ۲, ۲۰۲۱, from https://www.bmeia.gv.at/europa-aussenpolitik/auslandskultur/oesterreich-bibliotheken/
Fialho, P. (۲۰۱۳). The U.S. State Department’s American Spaces Programs. Retrieved July ۱۸, ۲۰۲۱, from American Security Project: http://americansecurityproject.org/ASP%۲۰Reports/Ref%۲۰۰۱۱۷%۲۰-%۲۰The%۲۰US%۲۰State%۲۰Department’s%۲۰American%۲۰Spaces%۲۰Programs.pdf/
Goda, N & Čiefova, M. (۲۰۱۹). CULTURAL DIPLOMACY OF SELECTED COUNTRIES IN A COMPARATIVE PERSPECTIVE. FOLIA GEOGRAPHICA , ۱۹.
LIHUA, Z et al. (۲۰۱۵). China´s Cultural Diplomacy: Strategy, Policy, and Implementation. Retrieved July ۱۱, ۲۰۲۱, from https://carnegietsinghua.org/۲۰۱۵/۰۴/۱۷/china-s-cultural-diplomacy-strategy-policy-and-implementation-event-۴۸۰۷
MAURER, H. (۲۰۱۶). Austrian diplomacy in a changing global and European context: Between innovation, adaptation and resilience. OZP – Austrian Journal of Political Science , ۴۵, ۳۵-۴۷.
MERIČKOVÁ, L. (۲۰۱۳). Theory of public diplomacy. In Conference ProCCEdings ۱۲th International Scientific Conference of Doctoral Students and Young Scholars Economic, Political and Legal Issues of International Relations ۲۰۱۳, (pp. ۳۸۴-۳۹۰). Bratislava.
NAKAMURA, K.H. and WEED, M.C. (۲۰۰۹). U.S. Public Diplomacy: Background and Current Issues. Federation of American Scientist .
ONDRIAŠ, J. (۲۰۱۸). Issues facing China´s soft power in the ۱۶+۱ Platform. Economic Annals , ۱۷۲, ۲۲-۲۷.
Pachura, P. (۲۰۱۸). Kantian and Post-Kantian Thought as an Illustration of an Ideational Foundations of European Integration. Folia Geographica , ۶۰, ۵-۱۴.
Pajtinka, E. (۲۰۱۵). Cultural diplomacy and its organizational and institutional. Journal of International Relations , ۱۳, ۱۱۱-۱۱۲.
Slobodníková, O. (۲۰۱۴). Growing Economic Activity of China. Folia geographica , ۱۱۳-۱۲۹.
STARR, D. (۲۰۰۹). Chinese Language Education in Europe: the Confucius Institutes. European Journal of Education , ۴۴, ۶۵-۸۱.
U.S DEPARTMENT OF STATE. (۲۰۱۹). Key Topics – U.S. Advisory Commission on Public Diplomacy. Retrieved July ۱۷, ۲۰۲۱, from https://www.state.gov/key-topics-u-s-advisory-commission-on-public-diplomacy/
UNITED STATES ADVISORY COMMISSION ON PUBLIC DIPLOMACY (USACOPD). (۲۰۱۸). ۲۰۱۸ Comprehensive Annual Report on Public Diplomacy and International Broadcasting. Retrieved July ۱۷, ۲۰۲۱, from United States Department of State: https:// www.state.gov/wp-content/uploads/۲۰۱۹/۰۵/۲۰۱۸-ACPD.pdf/
محمد حسین انصاری
کارشناس توسعه روابط فرهنگی اتریش
تابستان ۱۴۰۰
نظر شما